مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 25
نگاهي به سيره هاي پيامبر اعظم مقدمه : ظهور نور شب يخبندان زمين بود جهان راغباري از جهل ونوميدي فرا گر فته بود وانديشه هاي گمراه در زمين روان بود ند بت ها در هيبت هاي گوناگون سر بلند ميکردند انسان ها بسان رمه هاي بي شبان در کج راهه هاي بي مقصود زمين سر گردان بودندبيش از همه سر زمين سوخته حجاز بود که در اتش ايين هاي پوسيده جاهلي مي سوخت اسمان را خورشيدي دو باره مي بايست تا ذوب کند يخبندان زمين را کي خواهد امد ان پيام اور اخلا ق وسعادت تا جان هاي تشنه را با فرمان هاي زلال اسمانيش سيراب کند همان رسولي که پيامبران پيشين وعده امدنش را داده بودند وشب در راه رسيدن به طلوع صبح جمعه 17 ربيع اول بود مصادف با همان سالي که اصحاب فيل قصد ويراني کعبه کردند وبه سنگ سجيل معذب شدند که ناگهان زمين لرزيد جهان تيره وتار شد گويي زمين خسته از ستم در تلاتم تولدي بزرگ بود ابليس قصد رفتن بکرد تا خبر از اين دگر گوني بگيرد که باشهاب تير هابي نوراني رانده شد وندا امد که ديگر جايي در هيچ اسماني ندارد ابليس که پس از تولد حضرت عييسي ع به هفت اسمان ميرفت پس از تولد ان حضرت از سه اسمان منع شده بود به يارانش گفت بگردند در زمين وعلي ن دگر گوني را که باعث منع او ا زچهار اسمان شده بود بيابند چون برفتند وبي خبر باز گشتند خود در پي ان حادثه بزرگ رفت ودر ان صبح در خشان بود که بت ها در هر جاي زمين به رو افتادند ايوان کسرا بلرزيد و14 کنگره ان سر نگون شد اتشکده فارس از پس 1000 سال افروختن به خاموشي گراييد درياچه ساوه که دوران درازي مورد پرستش بود فرو رفت وخشکيد وادي خشک وبرهوت "سماوه" را اب گرفت پادشاهان اقاليم زمين لال شدند وتخت هايشان واژگون شدند علم کاهنان سر نگون شد سحر ساحران باطل ونداي از اسمان در گوش زمينيان طنين انداخت (جاء الحق وذهق الباطل انم الباطل کان ذهوقا ) وسر انجام چشم انتظاري به سر رسيد و محمد (ص
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 3,300 تومان