مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 13
سيماي رودكي از زبان اشعارش در پايان روزگار دراز عمر ، تصويري كه رودكي از سيماي خويش در طي يك قصيدة زيبا ترسيم مي كند . اين استاد شاعران كهن را پيرمردي نشان مي دهد خسته و فرسوده ، با دندانهاي فروريخته موهايي از غبار ايام سفيد و بالايي از فشار بار زن و فرزند خم گشته ، كه از ناداري و ناتواني چاره يي ندارد جز آنكه عصا و انبان بردارد و شايد در كوي و برزن مثل گدايان دوره گرد در يوزه كند . به اين صورت فرسودة خفيف فرتوت ، دقيقي شاعر دوچشم تيره را هم كه فروغ خويش را از دست داده است و يا خود از فروغ بي بهره بوده است مي افزايد و اين مجموعة ناخوشايند درد انگيز تصوير شاعري را نشان مي دهد كه روزگاري دردبار بخارا به شعر و آواز خويش ، و با مربوط و جنگ خوش ساز خويش ، دلهاي نازنينشان و گردنكشان را بدام مي آورده است . آيا رودكي كور مادرزاد بوده است ؟ از گوشه ها و كنايه هايي كه شاعران نزديك به روزگار او مثل دقيقي ، ابوذر اعتز جوجاني ، ناصر خسرو در باب اين استاد شاعران آورده اند ، پيداست كه او را شاعري نابينا مي شناختند . گفت و شنودي هم كه يك جا بين ابوحيان توحيدي و ابوعلي مسكويه رفته است اين نكته را تأييد مي كند . چنانكه عوضي نيز آشكارا مي گويد كه وي « اكهه بود » و « چشم ظاهر بسته داشت » . اما از سخن خود او آنچه هست ـ بر نمي آيد كه ةمه عمر شاعر يا حتي هيچ روز از عمر او در آن تاريكيهاي بي پايان دنياي كوران گذشته باشد . نه فقط ادعاي «ديدن» در بعضي اشعار او هست بلكه تشبيحات حسي نيز در سخنان او كم نيست . خاصه دنياي رنگ كه بر كوران مادرزاد فروبسته است . در شعر او جلوه يي تمام دارد . بعلاوه آن مايه عاشقيها و دلفريبهاي روزگار جواني كه ياد آنها يام سرد پيري و نيستي شاعر را گرم مي كرد البته از يك مرد عاجز بر نمي آيد
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 2,000 تومان